یزدفرا :درپی انتشار نامه تعدادی از مسئولان سابق استان یزد به استاندار یزد و بازتاب ها ی پیرامون آن مطلبی توسط محمد مومنی یکی از وبلاک نویسان یزدی در نقد نامه مورد اشاره به یزدفردا ارسال شده که عینا منتشر می گردد.
عالیجنابان ،اساتید و حضرات محترم
با سلام و ادب
پیرو نامه اعتراض آمیز شما در رابطه با طرح توسعه امامزاده جعفر(ع) وبازتاب گسترده آن در رسانه های ضد انقلاب اسلامی نکاتی را به حضورتان تقدیم می دارد امید است مدیران سابق وکنونی با رعایت اخلاق اسلامی ودر فضایی صرف کارشناسانه و با رویکردی چند بعدی وبدون نگاههای خاص و پرهیز از هر گونه حاشیه سازی سیاسی ، مسائل مورد دغدغه وکلان استان را پیگیری نموده ودر یک فضای صمیمانه وبرادرانه با همدلی به تفاهم مشترک برسند:
1- اساسا نگاه به میراث تاریخی در الگوی اسلامی ایرانی تفکر با مکاتب دیگر تفاوتی ماهوی دارد. عجالتا آن که در مکاتب توحیدی، بحث «مکانت» مکان بر «قدمت» آن ترجیح و اصالت دارد. به این معنا که در نگرش اسلامی هیچگاه عامل گذر زمان؛ ولو 1000 سال هم که باشد؛ به خودی خود ملاک ارزشمند دانستن مستحدثات و اماکن دربرگیرنده آنها نبوده و ارزش اصلی یک مکان با تکیه بر 2 محور کلیدی یعنی بنیانگذار(بانی) و استفاده کنندگان(هم به لحاظ شخصیت حقیقی و هم به لحاظ اعمال و وقایع مستحدثه در آن مکان) تعیین می گردد(ذکر نمونه های تاکید بر این امر در مبانی دینی؛ بویژه قول و فعل معصومین علیهم السلام، فرصتی دیگر را می طلبد).
2- عنوان اطلاقی به نهادی که در ساختار حاکمیتی نظام اسلامی مامور اصلی پاسداری از این مواریث می باشد همانا سازمان میراث «فرهنگی»، گردشگری و صنایع دستی است؛ نه سازمان میراث «تاریخی»، گردشگری و صنایع دستی!؛ که خود حاکی از اولویت داشتن مفهوم «فرهنگ» بر «تاریخ» در رویکرد این سازمان است وروشن است که این رویکرد؛ دقیقا از همان نگرش مبنایی نشأت گرفته است.
3- با نظر به ارجحیت اصل فرهنگ اسلامی بر مفاهیمی همچون «تاریخ»، «قدمت» و ...در مبحث میراث تاریخی کشورمان پذیرش این نکته چندان دشوار نخواهد بود که حفظ، احیا و تقویت جنبه میزبانی ابنیه ای همچون مساجد، تکایا، بقاع متبرکه، امامزادگان واجب التعظیم و مواردی از این دست در بطن و متن زندگی مردم و تسهیل حضور پررنگ مومنین در این اماکن فرهنگی در رأس ماموریتهای تمامی دستگاه های متولی و مرتبط هستند. اصل میراث فرهنگی ما در حوزه ابنیه تاریخی همین ابنیه اند و اصالت با حفظ و ارتقای آنهاست.
4- مفهوم ارتقا، در اصل خود ناظر بر تقویت «کارکرد» اینگونه اماکن است(مثلا می فرمایند امام جماعت یک مسجد یا هیئت امنای یک امامزاده در کارکرد آن نقش بسزایی دارند؛ که در جای خود صحیح است)؛ لکن اصحاب فن، خود، به خوبی واقفند که ارتقای سطح و عمق کارکرد این اماکن متبرکه از یک جهت؛ نه تنها با توسعه کالبدی آنها منافاتی ندارد بلکه این دوامر، لازم و ملزوم یکدیگرند. چنانچه در ادوار مختلف تاریخی هم مراحل متعددی از توسعه کالبدی را تجربه کرده اند. به عنوان مثال؛ طرح توسعه مصلی یزد(مسجد ملا اسماعیل) دقیقا با همین رویکرد انجام شد. یعنی در مسیر ارتقای کارکرد فرهنگی «جمعه و جماعات»؛ توسعه کالبدی مسجد هم امری اجتناب ناپذیر بوده است ولذا همین رویکرد در طرح توسعه امامزاده جعفر(ع) نیز قابلیت تحلیل دارد.
5- اگرچه روند تعریف محدوده هایی با عنوان بافتهای تاریخی و مطالعات انجام شده و میزان تطبیق آنها با مبانی فوق از یک سو و همچنین ضریب آینده نگری این مطالعات؛ بویژه با توجه به اقتضائات اجتماعی و فرهنگی و نیازهای عمومی شهروندان و اولویت بندی اهمیت و کارکرد ابنیه موجود در این بافتها هم قابل احترام و هم قابل تامل و تحقیق است؛ لکن آنچه که باید به طور جد مورد پرسش قرار گیرد آن است که آیا اصل تعریف محدوده هایی معین به عنوان بافت تاریخی، امری موفق در طول سالیان گذشته بوده است یا خیر؟ دلیل این پرسش آن است که همه ما می دانیم هیچکدام از محدوده های مورد نظر را به طور خالص و 100 درصدی نمیتوان تاریخی دانست؛ چه رسد به فرهنگی! یعنی در حقیقت، چند یا چندین بنای تاریخی در لابه لای انبوهی از ابنیه غیر ارزشمند قرار گرفته اند که پاسداری از آنها نه ضرورت دارد و نه امکان عملی! کمااین که تغییرات خودسرانه ساکنین در این ابنیه جلوی چشم همگان است!
6- آیا بهتر نبود از همان ابتدا لقمه را به اندازه دهانمان برمیداشتیم و به جای تعریف بافت تاریخی با این گستردگی، واحدهای معینی را که شامل یک یا چند ابنیه واقعا ارزشمند بودند به عنوان محدوده های تاریخی تعریف می کردیم و تکلیفمان را با خودمان روشنتر می کردیم تا امروز مجبور نباشیم اینقدر محکم بر طبل توخالی انسجام بافت تاریخی بکوبیم و مدام از زنده بودن این کالبد تکه تکه شده در کالبد و کارکرد دم بزنیم؟!
7- عزیزانی که ادعا دارند صدای نارضایتی چند مالک محترم را شنیده اند بهتر است دامنه شنیدن را کمی توسعه دهند تا شاید بدین واسطه اصوات اعتراض آمیز انبوه مردم شریف ساکن این محلات را هم بشنوند! براستی وضعیت کنونی محله امامزاده جعفر(ع)، گودال مصلی و ... چگونه است؟ آیا مردم این شهر، در حالت طبیعی و نه از روی استیصال و ناچاری تمایل به زندگی در این بافتها را دارند؟ آیا ساکنین فعلی این مناطق، تماما از شهروندان ایرانی اند؟ آیا این محله ها در زمره محله های کاملا امن شهر دسته بندی می شوند؟ آیا این محلات به لحاظ نظافت و پاکیزگی و عدم وجود مخروبه های غیر بهداشتی نمره بالایی دارند؟ آیا به لحاظ مناسبت جهت اعمال منافی عفت و تردد اوباش و اراذل قابل تردید هستند؟ اگر اینچنین است کدامیک از داعیه داران حمایت از این بافتها(که حداکثر حضورشان در این محلات به اندازه تردد با اتوموبیل شخصی و اقامت در اتاقهای کار و مواقعی هم قدم زدن در بافت بوده و هست؛ آن هم در روز؛ نه در شبها؛ که شبهای بافت تاریخی، خود دفتری مجزا دارد) حاضر بوده و هستند که در همین مناطق "مسکن بگزینند" و چندسالی را در حال و هوای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آنها سپری نمایند؟
8- بدیهی است که در هر پروژه ای محاسن و معایبی وجود دارد که تصمیم کارشناسان بر اجرای آن پروژه به هیچ وجه، دال بر نفی یا رفع معایب آن نخواهد بود؛ بلکه حاکی از آن است که محاسن کار بر معایب آن چیرگی داشته و البته باید در جهت رفع یا کاهش معایب هم کوشید. به عنوان مثال؛ در مورد پروژه پارک کوهستان، نه تنها نمی توان آن را خالی از معایب دانست بلکه موارد بسیاری وجود دارند که اگر آنها را در نظر بگیریم اجرای چنین پروژه ای در چنین مکانی به هیچ وجه، توجیه پذیر نخواهد بود. به عنوان مثال، این منطقه از نظر خاک و عواملی که برای اجرا، حفظ و توسعه فضای سبز مورد نیازند(جهت وزش باد، جهت تابش و منحنی حرکت خورشید و ...) به هیچ عنوان، توجیه فنی ندارد؛ لکن چون یک ضرورت اجتماعی بوده و محاسن متعددی داشته است در دستور کار قرار گرفته و در حال حاضر هم از کارکرد اجتماعی مثبتی برخوردار است. در پروژه امامزاده جعفر(ع) نیز محاسن طرح توسعه بر مضرات وضع فعلی بافت تاریخی همجوار که داد مردم را درآورده و امانشان را بریده است ارجحیت دارد.
9- طرح توسعه حرم امامزاده جعفر(ع) جزو مصوبات دولت در یزد بوده است و دست کم 2 سال از تصویب و قرار گرفتن آن در مراحل اجرایی گذشته است. تمامی مراحل کار هم با هماهنگی کامل نماینده ولی فقیه و امام جمعه محترم یزد و موافقت کامل همه دستگاه ها و با حضور مجرب ترین کارشناسان امر و مشاوران طرح انجام پذیرفته است. حال سوال این است که مطرح شدن و پررنگی خاص این مطلب در شرایط کنونی و در اواخر این دولت؛ در این فضای جدید چه رویکردی داشته است؟ آیا این امر، پشت صحنه ای هم داشته یا خیر؟! و اگر نداشته؛ چرا باید این مطالب، ابتدا از یکی از سایتهای فیلترشده جریان سبز سردر آورده و سپس، پیش از آن که در سایتهای داخلی قابل دسترسی باشد در لابه لای سایتهای بیگانه و معاند با نظام اسلامی؛ ازجمله «بی بی سی فارسی»، «راه کارگر»، «بالاترین» و «بهار» دست به دست شود؟! وخوراک تبلیغاتی آنان را فراهم آورد؟
در پایان از این که مصدع اوقات شریف شما عالیجنابان و خوانندگان گرانقدر این یادداشت شدم عذر خواهی می نمایم وبرای همگان آرزوی توفیق و بهروزی وعاقبت بخیری دارم
به امید یزدی آباد ،سرآمد وپیشتاز در همه عرصه ها
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 16,نوامبر,2024